دکتر سامان صادق زاده
دکتری مدیریت بازاریابی
متخصص کاربردیسازی هوش مصنوعی در کسبوکارها
عنوان دوره؛ کاربرد فناوریهای نوین در صنعت شیلات
دکتر سامان صادق زاده
دکتری مدیریت بازاریابی
متخصص کاربردیسازی هوش مصنوعی در کسبوکارها
عنوان دوره؛ کاربرد فناوریهای نوین در صنعت شیلات
پیش درآمد هر تغییری، پژوهشهای پایهای و کاربردی، ترویج دستاوردهای نوین علمی و آموزش پیوسته بهره برداران در راستای دستیابی به اهداف پیش بینی شده است. نیاز روزافزون بشر به مواد غذایی در کنار محدودیتهای منابع، چالشهای محیط زیستی و تغییرات اقلیمی، پایه ریزی روشهای نوین بهره ورانه و پایدار تولید را گریزناپذیر کرده است. تداوم توسعه پایدار فعالیتهای شیلاتی کشور نیازمند فراهم شدن ملزوماتی است گسترش فعالیتهای پژوهشی کاربردی و نوآورانه و تقویت شرکتهای دانش بنیان از مهمترین آنها است. تولید فناوری، استفاده از نتایج تحقیقات و نوآوری ها، تولید كالاهای با ارزش افزوده بالا حاصل فعالیت شركتهای دانش بنیان است و یكی از اصول اقتصاد این شركتها سرمایه گذاری و تامین زیرساختها مبتنی بر فناوری است. انعطاف پذیری از ویژگیهای شركتهای دانش بنیان و دانش محور است و این مهم نشات گرفته از پیشبینی اتفاقات و نیازهای آینده در آنها است و واحدهای تحقیق و توسعه فعال در این شركتها روند رشد و توسعه پایدار را حفظ می كنند. با وجودی كه خام فروشی یكی از معضلات و موانع و تهدیدات توسعه پایدار به شمار می رود توجه به تجاریسازی فناوری و تولیدات دانشبنیان موجب كاهش این معضل و فروش محصولات فرآوری شده نیز در خود كفایی و كاهش وابستگی كشور، و در نهایت امر توسعه پایدار موثر است. شركتهای دانش بنیان با تحول در عرصه علم و دانش و كشف یافته ها و نتایج جدید اقتصادی در رشد و توسعه مناطق مختلف تاثیر زیادی دارند بطوری كه رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با نخبگان و فعالان شركتهای دانش بنیان بر اهمیت نقش این شركتها در رونق اقتصادی و اقتصاد مقاومتی تاكید و آنها را موثرترین مولفه های تحقق پایدار اقتصاد توصیف كردند.
برای اینکه بتوان مشکل توسعه نیافتگی را در کشورهای درحالتوسعه برطرف کرد، مکاتب گوناگون، استراتژیهای گوناگونی مطرح میکنند. دو عنصر علم و تکنولوژی در همهی این استراتژیها نقش بسزایی ایفا میکنند. کشورها سعی دارند تا نقش دانشگاهها را در رشد ملی و بالا بردن تکنولوژی و دانش موردتوجه و تأکید قرار بدهند. به همین دلیل ارتباط دانشگاه و صنعت به سیاستهای پیشرفت و ترقی وابسته میباشد. به دلایل گوناگونی همکاری مابین دانشگاه و صنعت اتفاق میافتد. موارد زیر بهطور مختصر دلایل توسعه و افزایش این همکاری را نشان میدهد: الف) کاهش حمايتهاي مالي دولتها از فعاليتهاي پژوهشي در دانشگاهها. جستجو منابع جدید برای پشتیبانی از فعالیتهای پژوهشی در دانشگاهها از مواردی است که این امر دانشگاهها را به انجام آن وادار کرده است. ب) افزايش هزينه اجراي پژوهش و آسيبپذيري آن. دانشگاهها به دلیل اینکه با مباحث جدید علمی از نزدیک در ارتباط هستند، صنایع از آنها برای بالا بردن فناوریها و اجرای تحقیقات برای اینکه از دوبارهکاری دوری کنند، کمک میگیرند. ج) ظهور فناوريهاي زيستي، فناوري اطلاعات و محيطهاي جديد. افزایش ارتباط بین دستاوردها و کاربردهای فناوریهای جدید و همچنین ضرورت فراهم کردن ارتباط صنعت و دانشگاه از زمینههایی است که این عوامل ایجاد کردهاند. د) ضرورت همکاريهاي بینرشتهای و بینالمللی. جهت پیدا کردن راهحلهایی پابرجا و ثابت، این مدل همکاریها اتفاق میافتد. ایجاد شبکههای ائتلافی و همکاری میان نهادهای اقتصادی از مواردی است که این نوع همکاریها زمینهی آن را فراهم میکند. هـ) تلاش براي طراحي ساختارهاي عملياتي و شبکههاي جديد. همکاریهای چندجانبه بین سازمانها که فرآیند نوآوری را آسان میکند، با توجه به تغییرات محیطی، ضروری است. و) درواقع سناريوي اصلي گذار دانشگاهها از ساختار سنتی به کارآفرينانه نتیجه سناريوي تبديل جوامع حاضر به جوامع کارآفريني است که براثر مسئوليتهاي اجتماعي، دگرگون شدن مسئوليتهاي فردي و سازماني، مسئوليت دولتها و فشارهاي بینالمللی است. از طرفی در ارتباط با بحث کارآفرینی، دانشگاهها باید در فعالیتهای کارآفرینانه بهطور مستقیم شرکت کنند، به عبارتی برای توسعه کارآفرینی به انجام فعالیتهایی مثل تجاریسازی دانش تولیدشده میپردازند و از طرف دیگر، برای رشد تواناییها، مهارتها و آگاهی از موانع و عوامل کارآفرینی، وظایف سنتی خود را که همان آموزش و پژوهش است را مورداستفاده قرار بدهند. سه معنی را میتوان از کارآفريني دانشگاهي برداشت کرد: الف) دانشگاه بهعنوان يک سازمان، کارآفرين باشد. ب) اعضاي دانشگاه مثل کارکنان، استادان و دانشجویان رفتار کارآفرينانه داشته باشند. ج) جرياني از الگوهاي کارآفريني از ارتباط متقابل دانشگاه با محيط، ايجاد شود. کانون هماهنگی دانش، صنعت و بازار آبزیان بعنوان یک هماهنگ کننده و محور ارتباط بین دانش و صنعت، می تواند نقش کلیدی در این خصوص ایفا نموده و ضمن مدیریت در جهت دهی به انجام پژوهش ها و تحقیقات مورد نیاز کشور و صنعت، از موازی کاری و هدر رفت منابع انسانی و مالی پیشگیری نماید و برآیند منابع را بر تسریع در یافتن راه حل علمی و کاربردی متمرکز نماید.